موضوع: اهمیت و جایگاه آموزش دینی
ایجاد انگیزه
یکی از شیعیان امام زینالعابدین (علیهالسلام) مردی را، به گمان اینکه قاتل پدرش است، نزد امام آورد. او نیز به قتل اعتراف کرد، در نتیجه باید قصاص میشد.
امام (علیهالسلام) به آن مرد فرمود: «اگر این مرد حقّی بر تو دارد، او را ببخش و از او درگذر.»
آن مرد عرض کرد: «او بر من حقّی دارد، ولی حق او به اندازهای نیست که من از او درگذرم.»
امام فرمود: «پس چه میخواهی انجام دهی؟»
مرد گفت: «میخواهم قصاص کنم، ولی به خاطر حقّی که بر من دارد، در برابر قصاص او دیّه میگیرم.»
امام پرسید: «حق او بر تو چیست؟»
مرد پاسخ داد: «او توحید، رسالت پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) و امامت را به من آموخته است.»
امام فرمود: «آیا این با خون پدرت برابری نمیکند؟ به خدا قسم این در برابر خون همه اهل زمین ـ از اول تا آخر ـ بهجز پیامبران و امامان، برابری میکند»
سپس به قاتل فرمود: «آیا ثواب این آموزش را به من میدهی تا من دیه قتل را بپردازم و تو آزاد شوی؟»
مرد قاتل گفت: «ای فرزند رسول خدا، من به این ثواب نیازمندم، چون گناهم بسیار است، ولی شما از آن بینیازید. اضافه بر آن، بر فرض پرداخت دیه، گناه من نسبت به مقتول هنوز باقی است و باید در قیامت پاسخگو باشم.»
امام فرمود: «پس تسلیم مرگ شدن برای تو از دادن ثواب بهتر است؟»
مرد عرض کرد: «آری!»
در این هنگام، امام سجاد (علیهالسلام) رو به ولی مقتول کرد و فرمود: «ای بنده خدا! کار ناشایستی را که او نسبت به تو روا داشته، با نیکی که در حق تو کرده است، مقایسه کن، او با کشتن پدرت، او را از لذّت دنیا و تو را از نعمت پدر، در این دنیا، محروم ساخته است؛ که اگر صبر کنی و به سلامت از دنیا بروی، در بهشت با پدرت خواهی بود، ولی از سوی دیگر، او ایمان را به تو تلقین کرده است و با این کار تو را از عذاب جاویدان نجات داده و سزاوار بهشت جاویدان ساخته است، پس نیکی او در حق تو چندین برابر کار ناشایستی است که در حق تو روا داشته است؛ بنابراین، یا از او، در برابر نیکی که به تو کرده، درگذر تا من نیز در برابر آن، حدیثی را از فضایل رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) برای هر دو نفر شما بیان کنم، که برای تو از دنیا بهتر است و یا از او در نمیگذری تا من دیه را به تو بدهم و حدیث را تنها برای او بیان کنم که در این صورت، این حدیث که برای تو از دنیا بهتر است، از دستت میرود!»
جوان گفت: «ای پسر رسول خدا! او را بدون دیه و تنها برای رضای خدا و برای اینکه شما از من خواستید، بخشیدم، پس آن حدیث را برای ما بیان فرمایید»
آنگاه امام زینالعابدین (علیهالسلام) حدیث را برای آنها فرمود[1].
حضرت علی بن الحسین (علیهالسلام) در این روایت، در پاسخ به ولی مقتول، ارزش آموزش ایمان را که او بهاندازه خونبهای یک شخص نمیدانست، با خون همه انسانها ـ بهجز پیامبران و امامان (علیهمالسلام) برابر میداند. در پایان نیز ارزش یک روایت از فضایل پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) را از ارزش دنیا برتر دانسته است.
این سخن امام (علیهالسلام) مبالغهآمیز نیست، زیرا که قرآن کریم میفرماید: «مَن قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِْ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فی الْأَرْضِ فَکأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَ مَنْ أَحْیاهَا فَکأَنَّمَا أَحْیا النَّاسَ جَمِیعًا[2]؛ هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین، بکُشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته و هرکسی انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه انسانها را زنده کرده است.»
روشن است که مراد از «احیا» در آیه تنها زندگی مادی نیست، بلکه زندگی معنوی و ایمان است. مقصود در حدیث یادشده نیز همین مضمون است، چنانکه آن شخص «ایمان» را به صاحب خون آموخته بود.
متن و محتوا
ارزش علم دینی
در اسلام، یادگیری هر علمی که مفید باشد، ارزشمند است، ولی ارزش همه علوم یکسان نیست. ارزش علم دین با سایر علوم، قابلمقایسه نیست. آموزش احکام و معارف دینی، مقدمه و شرط لازم رهایی انسان از آتش جهنم و رسیدن به سعادت ابدی است؛ از این رو در سیره معصومان (علیهمالسلام) نیز به آن ارزش فراوان داده شده است.
اهمیت علم و تعلیم و تعلّم در اسلام انکارناپذیر است. درباره اهمیت علم در اسلام، همین بس که قرآن آن را مفروض وجدانها دانسته و میفرماید: «قُلْ هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یعْلَمُون[3]؛ آیا کسانی که میدانند باکسانی که نمیدانند، یکسانند؟»
همچنین قرآن کریم، عالمان را بر غیر عالمان، برتری داده و میفرماید: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ[4]؛ خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم به آنان داده شده، درجات بزرگی میبخشد.»
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) نیز علم را سرچشمه همه کارهای نیک و جهل را سرچشمه همه کارهای بد نامید و علی (علیهالسلام) نیز آن دو را اصل همه کارهای نیک و بد دانسته است[5].
روزی پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) وارد مسجد شد و با دو گروه روبرو گردید؛ گروه اول به تعلیم و تعلّم و بحث و مذاکره علمی و گروه دوّم به نماز، دعا و عبادت خدا مشغول بودند. حضرت فرمود: هر دو گروه بر خیر و ثوابند، ولی من برای تعلیم و آموزش فرستاده شدهام و در جمع کسانی که به بحث و مذاکره علمی مشغول بودند، نشست.
عبدالرحمن سُلَّمی، سوره حمد را به یکی از فرزندان امام حسین (علیهالسلام) آموخت. وقتی سوره را بر پدر قرائت کرد، امام هزار دینار و هزار حلّه به معلّم داد و دهان او را پر از دُرّ کرد. برخی بر امام خرده گرفتند که چرا این مقدار هدیه میدهید! حضرت فرمود: «چگونه این هدیه میتواند با آنچه او به فرزند من عطا کرده، (یعنی آموزش او) برابری کند.[6]»
امام حسن عسگری (علیهالسلام) نیز میفرماید: زنی نزد حضرت زهرا (سلامالله علیها) آمد و عرض کرد: مادری پیر، ضعیف و ناتوان دارم، مسئلهای در امر نماز برای او پیش آمده است، مرا نزد شما فرستاده تا پاسخ آن را بگیرم. حضرت به سؤال او پاسخ داد. سؤال دوّم را مطرح کرد، حضرت پاسخ داد. تا ده سؤال را مطرح کرد و پاسخ گرفت، سپس عرض کرد: «بیش از این شما را به زحمت نیندازم!» حضرت فرمود: «هرگاه خواستی نزد من بیا و از من بپرس که جواب خواهم داد. به من بگو اگر کسی خود را یک روز اجیر کرده باشد تا بار سنگینی را در برابر صد هزار دینار روی بام ببرد، آیا برای او مشقّت دارد؟» زن عرض کرد: «خیر» حضرت فرمود: «من در برابر هر پرسش پاداشی بیش از مرواریدهای انباشته میان زمین تا عرش میگیرم، پس سزاوار است که [پرسش تو] بر من دشوار نیاید[7].»
آثار یادگیری علوم دینی
1. تزکیه و تقویت عقل
تعلیم و تعلم علوم دینی، موجب تزکیه و تقویت عقل نیز میشود. حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: «یاری کنندهترین چیز بر تزکیه عقل، تعلیم است[8].» تزکیه به معنای پاکیزگی و افزایش است و سپس آموزش مؤثرترین عامل در تصفیه و پاکیزگی یا افزایش عقل است.
2. برترین صدقه
تعلیم و تعلم، در روایات، نوعی صدقه، بلکه برترین صدقههاست. صدقات افزون بر آثار اخروی، آثار مادی و معنوی نیز دارند، مانند محافظت کردن آدمی از آفتها و بلاها.
پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) فرمود: «از انواع صدقه این است که مسلمان، دانش بیاموزد و آن را به مردم بیاموزاند[9].» همچنین فرمود: «برترین صدقهها این است که انسان علمی را بیاموزد و آن را به برادر دینی خود بیاموزاند[10].» و افزون بر این، میتوان گفت: «چون هدف از خلقت انسان، تربیت او در راستای معرفت و عبودیت است و تربیت، عبادت و معرفت بدون آموزش، نه معنی دارد و نه ممکن است، پس تأمین هدف خلقت، بر آموزش استوار است و آموزش، در متن و معنای تربیتی، عبادت و معرفت نهفته است و اهمیت آن کمتر از اهمیت تربیت، عبادت و معرفت نیست.»
سؤال این است که آیا اهمیتی که برای علم ذکر شد، ویژه علم دینی است، یا هر نوع علمی را، هر چند غیر دینی، شامل میشود؟
در پاسخ باید گفت: آنچه مسلّم است، این است که علم دینی دارای این اهمیت میباشد، ولی این، نه گویای بی ارزشی علم غیر دینی است و نه بیانگر اینکه هر نوع علم دینی، دارای بالاترین مراتب ارزش است، چنانکه در سیره امام سجاد (علیهالسلام) گذشت. علت اینکه امام کار خیر قاتل برای فرزند مقتول را از خونبهای تمامی انسانها برتر دانست، این بود که قاتل اصول اعتقادی را به او آموخته بود، بنابراین، میتوان گفت: ارزش علم به تبع نقش محتوای علمی در تحقق هدف از خلقت و انگیزه یادگیرنده، متفاوت است.
[1]. بحارالانوار، ج 2، ص 12.
[5]. میزان الحکمه، ج 6، ص 451.
[6]. بحارالانوار، ج 44، ص 191.
[7]. بحارالانوار، ج 2، ص 3.
[8]. غررالحکم، حدیث 3246.
[9]. بحارالانوار، ج 2، ص 24.
[10]. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 89.